صندلی و سازو کار رقابت آزاد مالی در نگاه روشنفکران

به گزارش تور کیش، رویکرد بعضی روشنفکران به مفاهیم و ارزش هایی مانند آزادی و رقابت مصداق شاخص ضرب المثل یک بام و دو هوا است. آنها در حوزه سیاست و اجتماع به شدت از آزادی و رقابت دفاع می نمایند؛ اما وقتی نوبت به اقتصاد می رسد، موضع متفاوتی می گیرند.

صندلی و سازو کار رقابت آزاد مالی در نگاه روشنفکران

جهت دریافت مشاوره خدمات چاپ بروشور تبلیغاتی از بهترین و مجربترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی تا چاپ بروشور های تبلیغاتی حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.

آنالیز این رفتار متناقض می تواند روشنگر مسائل مهمی باشد که جامعه ما از زمان های دور گرفتار آن است و به اشکال مختلف مانع پیشرفت ما در جهت حرکت به سوی جامعه مدرن پررونق شده است. آنها که خود را هواداران سرسخت و رادیکال رای مردم و دموکراسی می دانند بحق از محدودیت های ناموجهی که بعضا در جهت اعمال رای آزادانه مردم در انتخاب مسوولان سیاسی صورت می گیرد، انتقاد می نمایند و می گویند قدرت تشخیص مردم را نباید دست کم گرفت و آنها را صغیر و ناآگاه تلقی کرد. آنها معتقدند مردم در فضای آزاد و رقابتی شایسته ترین افراد را برای تصدی مقام های سیاسی انتخاب می نمایند و مداخلات قدرت سیاسی حاکم در این خصوص با تنگ تر کردن گستره انتخاب که اغلب به بهانه تشخیص صلاحیت و نیز مصلحت عمومی عنوان می شود، توجیهی ندارد. ولی نعمتان حقیقی در جامعه مردم هستند.

از این رو آنها هستند که باید خدمتگزاران خود را به انتخاب و تشخیص خود معین نمایند. دولت و نهادهای ذی ربط حکومتی موظفند همانند داور بی طرف زمینه رقابت آزادانه میان کاندیداها را فراهم آورند تا هر آن که از نگاه مردم شایسته تر است، برنده بازی شود. مداخله جانبدارانه داور در بازی و تاثیرگذاری روی نتیجه آن خلاف انصاف و عدالت و ناقض حقوق و آزادی های مردم است. مردم ممکن است در انتخاب خود اشتباه نمایند؛ اما با توجه به اینکه انتخابات برای هر نهاد سیاسی برای دوره زمانی معینی صورت می گیرد، همواره امکان تصحیح اشتباه وجود دارد و با این آزمون و خطا است که مردم در مجموع جهت درست را انتخاب می نمایند.

بنابراین به بهانه اشتباه مردم نمی توان انتخاب آنها را محدود کرد و به جای آنها انتخاب کرد. نکته جالب اینجا است که روشنفکران مدافع این استدلال های معقول و محکم وقتی وارد عرصه مباحث مالی می شوند، یک باره رویکردشان تغییر می نماید و آزادی انتخاب مردم در بازار را محکوم می نمایند و بر مداخله دولت (داور) در جریان بازی و نقض فرآیند رقابتی مهر تایید می زنند. به راستی چه تفاوتی میان انتخاب آزادانه مردم در عرصه سیاست و اقتصاد وجود دارد که در یکی مردم صلاحیت و قدرت تشخیص دارند و در دیگری ندارند و ضروری است که قیمی بالای سر آنها باشد تا انتخاب آنها را تنظیم و به راه درست راهنمایی کند؟ اغلب روشنفکران با گرایش سیاسی چپ مخالف نظام بازار آزاد هستند و به شدت بر مداخله دولت در اقتصاد تاکید می نمایند و آن را لازمه تحقق بخشیدن به عدالت اجتماعی و در جهت تامین مصلحت عمومی می دانند.

اصطلاحاتی مانند تنظیم بازار، معین الگوی مصرف، قیمت گذاری منصفانه، توزیع مجدد درآمد و ثروت، حمایت از فراورینمایندگان و مصرف نمایندگان و نظایر آن که به شدت در کشور ما رایج است، چه معنایی به غیر از مداخله دولت (داور بازی) در انتخاب آزادانه مردم در بازی مالی (بازار) دارد؟ چنین مداخلاتی در جریان بازی تنها با این پیش فرض قابل توجیه است که مردم قدرت تشخیص کافی برای انتخاب درست در جهت مصلحت خود ندارند و ضروری است قیم بالاسری به جای آنها تصمیم گیری کند یا حداقل محدوده تصمیمات آنها را معین کند! چرا روشنفکران در یک بخش از زندگی اجتماعی به درستی آزادی و رقابت را ارزش متعالی می دانند و برای آن سینه چاک می نمایند و در بخشی دیگر آن را مذموم می شمارند؟ این یک بام و دو هوا ریشه در کجا دارد؟ به نظر می رسد مساله به فهم ناقص و نادرست از مفهوم آزادی و رقابت برمی شود و این خود ریشه در فقر دانش مالی به ویژه در بنیان های فلسفی این علم دارد. علم اقتصاد در اساس خود معرفت ناظر بر شناخت آزادی و نیز ساز و کارها و نظام مالی-سیاسی مبتنی بر آن است. نادیده دریافت وجه مالی آزادی منجر به درک مخدوش از وجه سیاسی آن نیز می شود. جامعه مدرن مبتنی بر سه رکن اساسی و به هم پیوسته است: مالکیت خصوصی (شخصی)، حکومت قانون و آزادی. هر انسانی حق مالکیت بر جان و مال خود دارد. لازمه حفظ این حق، حکومت قانون است؛ یعنی حکومتی مستقل از اراده های خاص حاکمان و مبتنی برحاکمیت قواعد کلی ناظر بر حفظ حقوق انسان ها.

انسان ها در چارچوب این قواعد کلی از حق آزادی انتخاب برای رسیدن به اهداف خاص خود برخوردارند. نکته مهمی که روشنفکران چپ گرا اغلب از آن غفلت می نمایند این است که آزادی انتخاب و مبادله در چارچوب حکومت قانون به شکل گیری نظم بسیار پیچیده ای تحت عنوان بازار می انجامد که شناخت آن موضوع علم اقتصاد است. در بازار آزاد انسان ها برای رسیدن به اهداف خود وارد رقابتی می شوند که هدف آن برآورده ساختن هرچه بهتر خواسته های دیگران است. در این بازار، موفقیت هرکس در گرو فراوری کالا یا خدمتی با کیفیتی بهتر و قیمتی کمتر از رقبا است و این به معنی همسویی اهداف فردی و جمعی است که آدام اسمیت برای توصیف مکانیسم آن از استعاره دست نامرئی یاد می نماید.

علم اقتصاد شرح می دهد که بازار رقابتی چگونه همانند یک نظام اطلاع رسانی کارآمد و اسلوب اکتشاف عمل می نماید که نتیجه آن تخصیص بهینه منابع کمیاب و افزایش ثروت و رفاه عمومی در جامعه است. فضیلت بزرگ رقابت آزاد از منظر تامین رفاه عمومی در عرصه سیاست و اقتصاد در این است که به عنوان اسلوب اکتشاف موجب شناخته شدن و برآمدن شایسته ترین ها می شود. همان گونه که در عرصه سیاست محدود کردن آزادی انتخاب مردم عملا به حامی پروری، خویشاوند سالاری و برآمدن خودی های وابسته به قدرت و فاقد شایستگی لازم می انجامد، در عرصه اقتصاد نیز سرکوب آزادی در بازار، اراده صاحبان قدرت (دولت) در جهت تامین منافع گروه های ذی نفوذ خاص را جایگزین اراده آزاد مردم می نماید.

یکی از دستاوردهای بزرگ علم اقتصاد کشف صندلی و سازو کار رقابت در زندگی اجتماعی است. همان گونه که تجربه کشورهای کمونیستی مانند شوروی سابق نشان داد، فقدان آزادی و رقابت موجب بر صدر نشستن فرومایگی در اقتصاد و سیاست می شود. غفلت روشنفکران چپ گرا از نقش بنیادی رقابت (که خود بدون مفهوم آزادی بی معنا است) در تاسیس جوامع مدرن، مانع درک درست آنها از رابطه میان سیاست و اقتصاد شده است. یک بام و دو هوای این روشنفکران، سوای مساله ایدئولوژیک، ناشی از فقر دانش نسبت به بنیادهای موسس علم اقتصاد است.

منبع: اتاق بازرگانی ایران
انتشار: 6 اسفند 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: toure-kish.ir شناسه مطلب: 684

به "صندلی و سازو کار رقابت آزاد مالی در نگاه روشنفکران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "صندلی و سازو کار رقابت آزاد مالی در نگاه روشنفکران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید